راه اندازی ۳۰ اورژانس اجتماعی در کشور | ایجاد بیش از ۵ هزار فرصت شغلی برای جامعه هدف بهزیستی ۶۳ کشته و ۲۹۰ زخمی در سیل مرگبار ایالت پنجاب پاکستان + فیلم (۲۶ تیر ۱۴۰۴) پیگیری برای ثبت جهانی روستای «مارین» (۲۶ تیر ۱۴۰۴) درباره بادکش درمانی که به یکی از رایج ترین روش های درمانی سنتی تبدیل شده است | درمان‌های آرام بخش افزایش اعتبارات حوزه میراث فرهنگی اردبیل (۲۶ تیر ۱۴۰۴) دفترچه سؤالات نوبت دوم کنکور ریاضی و علوم انسانی ۱۴۰۴ منتشر شد + لینک سوالات حق پرستاری مددجویان بهزیستی با اولویت سه دهک اول در حال پیگیری است ویدئو | مسئولیت‌پذیری و اقدام بموقع پرستاران شیرخوارگاه آمنه تهران پیش از بمباران رژیم صهیونیستی سارقان موتورسیکلت‌های تهران دستگیر شدند مستمری‌بگیران زن می‌توانند مستمری همسر خود را نیز دریافت کنند کلاهبرداری که همسر باردارش را روانه زندان کرد پیداشدن پیکرهای بیش از ۶۰ درصد شهدای جنگ ۱۲روزه، توسط نیرو‌های هلال‌احمر واریزی به حساب بازنشستگان صندوق ذخیره فرهنگیان (۲۶ تیر ۱۴۰۴) گرما این بیماری‌ها را تشدید می‌کند ممانعت از پوشش خبری کنکور سراسری ۱۴۰۴ در دانشگاه فردوسی مشهد + فیلم با این صبحانه قند خون خود را پایین بیاورید نقش مادر در تربیت فرزند و اشتباهات رایج مادران ۲ شرور به اتهام درگیری دسته‌جمعی در تهران دستگیر شدند (۲۶ تیر ۱۴۰۴) ابلاغ ۲۴ راهنمای تجویز دارو و پروتکل درمانی ثبت‌نام وام ازدواج فرزندان بازنشستگان با عقدنامه‌های ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۴ قابل انجام است + جزئیات آیا لکه‌های سفید روی ناخن‌ها نشانه کم‌خونی است؟ کاهش ۵۲ درصدی طلاق در خانواده‌های دارای چهار فرزند به بالا اعتراض داوطلبان آزمون سمپاد درباره لو رفتن سؤالات آزمون ورودی به کجا رسید؟ چیزی به نام وِیپ ایمن وجود ندارد آیا چای و شکلات تلخ برای سلامت قلب مفیدند؟ دبیر اجرایی خانه کارگر مازندران، دولت باید بدهی سنگین خود به تأمین‌اجتماعی را پرداخت کند پذیرش دانشجوی دکترا در پردیس‌های دانشگاه تهران محدود می‌شود هدایت تحصیلی نهمی‌ها از فردا (۲۷ تیر ۱۴۰۴) آغاز می‌شود + لینک سامانه فواید شیرین یک میوه ترش برای قلب
سرخط خبرها

قاتلی که  با ۱۰میلیارد تومان رضایت گرفته بود، دستگیر شد

  • کد خبر: ۲۲۳۸۴۰
  • ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۱
قاتلی که  با ۱۰میلیارد تومان رضایت گرفته بود، دستگیر شد
متهم به قتلی که از سال ۱۴۰۱ متواری شده بود، دیروز صحنه قتل را بازسازی کرد.

به گزارش شهرآرانیوز داستان خیلی پیچیده نیست. اوایل سال ۱۴۰۱، «بهنام. ک» معروف به «رسول» در یک بزم دوستانه با فردی دیگر درگیر می‌شود و او را با چند ضربه کارد ۳۵ سانتی‌متری به قتل می‌رساند و متواری می‌شود. او که دارای پرونده‌های مختلف از قبیل نزاع، تیراندازی و چاقوکشی بوده و تا آن روز توانسته بود با پول‌های کلان رضایت تمام شاکیان را به دست بیاورد، با گرفتن وکیل از مخفیگاهی در ناکجاآباد، وکیل را به‌سراغ پدر مقتول می‌فرستد و پس از چند جلسه روی پرداخت ۱۰ میلیارد تومان پول نقد در ازای رضایت به توافق می‌رسند و تاکنون ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون از این وجه نیز پرداخت شده است.

با حضور پدر مقتول در دادسرای مشهد و اعلام رضایت انگار همه‌چیز تمام شده بود، وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد، متهم در مشهد آفتابی شده و با حضور در دادسرا برای پیگیری پرونده قتل که منجر به رضایت اولیای دم شده بود، با دستور قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی، این فرد بلافاصله دستگیر شد، زیرا پس از اعلام رضایت پدر مقتول مشخص می‌شود که او دو فرزند داشته و دخترش نه‌ساله و پسرش پانزده ساله است. 

فرزندان مقتول که در اصل اولیای دم واقعی هستند و به سن قانونی نیز رسیده‌اند، پیش‌تر با حضور در دادسرا درخواست قصاص داده‌اند. دیروز نیز پس از انجام مراحل قانونی، متهم به یکی از کوچه‌های مطهری شمالی مشهد (محل جنایت) انتقال یافت و در برابر مقام‌قضایی صحنه جرم را بازسازی کرد.

شامگاه ششم فروردین ۱۴۰۱ بهنام دوستانش را به ساختمانی شش طبقه که ملکی خانوادگی بوده و طبقه ششم را تبدیل به خانه مجردی کرده بود، دعوت می‌کند. آنها در حالی دور هم جمع می‌شوند و بساط مشروب‌خوری را می‌چینند که یکی از دوستانشان بدون هماهنگی «سیدرضا» یکی از آشنایان قدیمی را درحالی با خود می‌آورد که دل‌خوری همه افراد حاضر را در پی داشته است. این جمع و «سیدرضا» دارای مشکلاتی درگذشته‌های دور بوده‌اند.

یک بزم غیردوستانه

براساس اظهارات بهنام در صحنه بازسازی، زمان زیادی از بزم این دوستان نگذشته بود که سر همه‌شان گرم می‌شود، البته او مدعی شد که خودش مشروب نخورده است. در این میان «سیدرضا» شروع به صحبت از اختلاف‌های قدیمی می‌کند و به تک تک افراد گیر می‌دهد و تیکه می‌اندازد. 

بهنام با این ادعا که نمی‌خواستم اتفاقی بیفتد و برخلاف دیگر رفقا مشروب نخورده بودم، برای اینکه در خانه‌ام مشکلی پیش نیاید، از همه دوستان خواستم تا برای خوردن شام بیرون برویم که همه قبول کردند. در همین هنگام هنوز «سیدرضا» در حال چرت و پرت گفتن بود که من رفتم توی اتاق و لباس عوض کردم. بعد از پوشیدن یک کاپشن بهاره، با توجه به تشنج اوضاع و اینکه اگر دعوا شد دست‌خالی نباشم، یک کارد هم زیر کاپشنم قایم کردم.

۹ دقیقه جهنمی

این متهم به قتل در پاسخ به قاضی صفری که چطور شد فقط تو و «سیدرضا» با هم درگیر شدید، معترف شد که ظرفیت آسانسور ساختمان کم است، برای همین همه نمی‌توانستیم با هم پایین برویم. از طرفی طبقه ششم بودیم و امکان استفاده از پله‌ها نبود. وقتی لباس پوشیدم و برگشتم جلو در، دیدم که تعدادی از رفقا رفته‌اند پایین و «سیدرضا» و «سعید» به همراه فردی دیگر منتظرند تا آسانسور بیاید. 

مقتول دست‌شویی رفت و برگشت. من هم درون خانه روبه‌روی «سیدرضا» ایستاده بودم که او چرت و پرت می‌گفت و آن‌قدر ادامه داد تا اینکه اعصابم به هم ریخت و ناگهان به سمت هم حمله کردیم و همدیگر را هول دادیم. در این هنگام چشمم به چاقوی دسته آمریکایی افتاد که «سیدرضا» پشت دست راستش پنهان کرده بود و تا آن را بالا آورد که ضربه‌ای به من بزند، من هم دستم را بردم تا کارد را از درون لباسم بیرون بکشم که نوک چاقوی او به پشت آرنج من خورد و زخمی‌ام کرد. 

فرصت نبود و من هم بعد از بیرون کشیدن کارد بلافاصله دو ضربه به سمت شانه چپش زدم. دقیقا یادم نیست کجا خورد. در این هنگام «سعید» به سمت من دوید و جلویم را گرفت و به طرف خانه هل داد و من هم، چون دیدم که «سیدرضا» می‌خواهد حمله کند، خودم را جلو کشیدم که یک ضربه دیگر به شانه‌اش بزنم، اما با توجه به اینکه «سعید» جلویم را گرفته بود، موقع ضربه دستم لغزید و کارد روی سینه‌اش برخورد کرد و او روی زمین افتاد. بعد از آن فرار کردم. کل ماجرا ۹ دقیقه طول کشید، بعدا از روی دوربین‌های مداربسته خانه دیدم.

به شمال فرار کردم

بهنام درباره وضعیت بعد از فرارش اعلام کرد که پس از اینکه فهمیدم «سیدرضا» کشته شده است، به مازندران رفتم و بعد از چند وقت هم به زابل رفتم. مدتی در سیستان و بلوچستان بودم تا اینکه خانه‌ای در شهر رویان استان مازندران گرفتم و همه مدت را تا بعد از دریافت رضایت از شاکی در آنجا بودم. آن خانه هنوز هم هست.

بازپرس جنایی درباره وضعیت رضایت خانواده مقتول که دارای نقص است از او پرسید که این متهم به قتل مدعی شد وکیل خراب‌کاری کرده است و کار را تمام نکرده، اگر خودش می‌بود نمی‌گذاشت کار به اینجا بکشد.

قصد کشتن نداشتم

قاضی صفری درباره علت قتل از او پرسید: «چرا این فرد را کشتی؟ آیا به نیت قتل کارد را زیر لباست پنهان کردی؟»

 که متهم مدعی شد قصد درگیری و قتل نداشته است، چون اوضاع متشنج بوده محض احتیاط کارد را درون لباسش گذاشته است، حتی هنگام درگیری، چون مقتول اول چاقو کشیده، او در پاسخ به او کارد را بیرون کشیده است. قصد کشتن هم نداشته و می‌خواسته ضربه سوم را به دست یا شانه او بزند، اما، چون از سوی یک نفر دیگر مهار شده دستش لغزیده و ضربه به نزدیک سینه‌اش نشسته است.

در پایان متهم به قتل با بیان اینکه دو سال است از زندگی افتاده است و پشیمان است، تمام ماجرا را یک اتفاق ناخواسته دانست که در اینجا قاضی صفری پایان بازسازی را اعلام کرد.

دستگیری قاتلی که با ۱۰میلیارد رضایت گرفته بود!

دستگیری قاتلی که با ۱۰میلیارد رضایت گرفته بود!

دستگیری قاتلی که با ۱۰میلیارد رضایت گرفته بود!

دستگیری قاتلی که با ۱۰میلیارد رضایت گرفته بود!

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->